دنیای عجیبی است، نه؟
دهکده جهانی واقعیت پیدا کرده است، چه بخواهیم و چه
نخواهیم، و ماهواره ها مرزهای جغرافیایی را انکار کرده اند.
این همان
دهکده ای است که مردمانش « در انتظار گودو » هستند.
این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورتِ واحد قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک سر باز زند.
این همان دهکده ای است که بر سر
ساکنانش آنتن هایی روییده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را
مستقیماً دریافت می کنند.
این همان دهکده ای است که در آن روبوت ها عاشق
یکدیگر می شوند.
این همان دهکده ای است که در
آن «بَت من» و «ژوکر» با هم مبارزه می کنند.
اما عجیب اینجاست که باز هم
این همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان در رَمل های فکه زیسته
اند...
همان دهکده جهانی که در نیمه شب هایش ماه، هم بر کازینوهای « لاس
وِگاس » تابیده است...
و هم بر حسینیه « دوکوهه » و گورهایی که در آن بسیجیان
از خوف خدا و عشق او می گریسته اند. دنیای عجیبی است، نه؟
منبع:کتاب رستاخیز جان شهید آوینی